منظور از ارزشگذاری چیست؟

منظور از ارزشگذاری چیست؟

منظور از ارزشگذاری استارتاپ ها و شرکت ها چیست؟

ارزشگذاری به فرآیند تعیین ارزش فعلی یک دارایی، شرکت یا کسب و کار چه از نظر دارایی های مشهود و چه نامشهود گفته می شود. ارزشگذاری عبارت است از فرآیند برآورد بها و ارزش جاری یک دارایی یا شرکت که نقش مهمی در شرکت دارد. در واقع در مبحث ارزشگذاری علاوه بر دانش فنی بالا و توانایی در انجام محاسبات پیچیده ریاضی، به خلاقیت هم نیاز است چراکه تحلیلگر باید بتواند برای مدل ایجاد شده، مفروضاتی را در نظر بگیرد و طبق این مفروضات، محاسبات خود را پیش ببرد.

در فرآیند ارزشگذاری دارایی های مشهود و نامشهود (برند، دانش فنی و …) از چهار دسته مدل استفاده می شود که برای انتخاب مدل بهینه، بای ماهیت و هدف از ارزشگذاری شرکت را در نظر گرفت.

مدل هایی که در مبحث ارزشگذاری وجود دارند به چهار دسته اصلی تقسیم می شوند که هر یک به طور خاص، ارزش دارایی ها و شرکت ها را تحلیل و ارزیابی می کنند. این دسته بندی شامل رویکرد هایی است که به بررسی و تحلیل ابعاد مختلف مالی، اقتصادی و استراتژیک شرکت ها می پردازد. هر مدل، با استفاده از اصول و متدولوژی خاص خود، ابزارهایی برای ارزیابی دقیق و جامع تر ارائه می دهد. در ادامه، به بررسی و تحلیل دقیق‌تر هر یک از این رویکردها خواهیم پرداخت.

مدل های ارزشگذاری

رویکرد ارزشگذاری مبتنی بر دارایی یکی از روش‌های اصلی و متداول در ارزیابی شرکت‌ها است. این روش بر ارزشگذاری مقدار و کیفیت دارایی‌هایی که شرکت در اختیار دارد تمرکز می‌کند. این دارایی‌ها می‌توانند شامل اموال فیزیکی، ماشین‌آلات، تجهیزات، موجودی کالا و گاهی اوقات دارایی‌های ناملموس مانند برند شرکت یا حقوق مالکیت فکری باشند. این روش به‌ویژه برای شرکت‌هایی که به طور سنگین در دارایی‌های فیزیکی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، بسیار مفید است و می‌تواند تصویر دقیقی از وضعیت مالی و پتانسیل شرکت ارائه دهد. علاوه بر این، این روش ارزیابی در صنایعی که دارایی‌های فیزیکی بخش عمده‌ای از ارزش شرکت را تشکیل می‌دهند (مانند تولید، املاک و مستغلات) کاربرد بیشتری دارد. در واقع، از آنجایی که دارایی‌ها به‌طور ملموس و دارای ارزش واقعی هستند، این روش به عنوان یکی از شیوه‌های ساده و شفاف شناخته می‌شود که می‌تواند نیازهای سرمایه‌گذاران و تحلیل‌گران مالی را به خوبی برآورده کند. علاوه بر این مزایا، هنگامی که این روش به‌درستی مورد استفاده قرار گیرد، می‌تواند ارزیابی دقیق‌تری از سلامت و قوت مالی شرکت ارائه دهد.

ارزشگذاری بر اساس روش های مبتنی بر جریان نقدی (DCF) یکی از دقیقترین و جامعترین روش های ارزیابی شرکت هاست که بر توانایی در تولید جریان های نقدی در آینده تمرکز دارد. این رویکرد به طور گسترده ای توسط تحلیلگران مالی و سرمایه گذاران استفاده می شود، زیرا تصویری شفاف از پتانسیل ایجاد ارزش یک شرکت ارائه می دهد. این روش به ویژه برای شرکت هایی که درآمد های پایداری دارند و به طور مدام جریان های نقدی تولید می کنند، کاربرد دارد. برخلاف روش های مبتنی بر دارایی، DCF به تحلیل عملکرد مالی شرکت ها و چشم انداز آینده می پردازد که در نتیجه می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا تصمیم گیری های دقیق تری درباره سرمایه گذاری ها بگیرند. این روش به دلیل توجه به جریان های نقدی و ریسک های مربوط به آنها، به عنوان یک ابزار قدرتمند برای ارزیابی شرکت ها شناخته می شود زیرا بر توانایی شرکت در تولید ثروت (بلند مدت) تمرکز دارد.

ارزشگذاری بر اساس روش‌های نسبی یکی از رویکردهای مهم در ارزیابی شرکت‌هاست که به جای تمرکز بر ارزش ذاتی، بر مقایسه شرکت با دیگر شرکت‌های مشابه در همان صنعت یا بازار تکیه دارد. این روش به تحلیل‌گران امکان می‌دهد تا با در نظر گرفتن موقعیت نسبی شرکت در بازار و صنعت، ارزیابی کلی‌تری از وضعیت آن ارائه دهند. یکی از مزایای این رویکرد، سادگی و سرعت استفاده از آن است، زیرا بر اساس داده‌های موجود از شرکت‌های دیگر می‌توان به نتایج قابل اعتمادی دست یافت. همچنین، این روش در شرایطی که ارزیابی دقیق و عمیق ارزش‌گذاری ذاتی ممکن نباشد، مانند زمان‌هایی که عدم قطعیت‌های زیادی در بازار وجود دارد، به‌عنوان یک ابزار کارآمد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ارزشگذاری شرکت ها و کسب و کار ها بر اساس روش های کیفی و شهودی به رویکردهایی اطلاع می شود که به ارزیابی ارزش شرکت ها بر اساس ویژگی ها و خصوصیات غیر عددی و غیرمالی توجه دارند. این روش‌ها به تحلیل و بررسی عواملی مانند مدیریت، فرهنگ سازمانی، مزیت‌های رقابتی، و چشم‌انداز بازار می‌پردازند و بیشتر بر روی ارزیابی جنبه‌های نرم و غیرقابل اندازه‌گیری شرکت تمرکز دارند و می‌توانند به شناسایی ارزش‌های پنهان و فرصت‌های بالقوه کمک کنند. این رویکردها به‌ویژه در شرایطی که داده‌های مالی محدود یا ناقص هستند، می‌توانند اطلاعات ارزشمندی ارائه دهند.

Pic 2

صاحبان کسب‌وکارها به دلایل مختلفی نیاز به ارزشگذاری و تعیین ارزش روز کسب‌وکار خود دارند. تغییرات در ساختار مالکیت، مانند فروش سهام، ادغام یا تجزیه شرکت‌ها، نیازمند ارزشگذاری دقیق برای ایجاد مبنایی جهت مذاکرات است. همچنین در هنگام عرضه اولیه سهام در بورس، تعیین ارزش پایه ضروری است تا شرکت به‌طور منصفانه ارزیابی شود. ارزیابی عملکرد تیم‌ها و استراتژی‌های مختلف نیز از دیگر دلایل است، زیرا به صاحبان کسب‌وکار امکان می‌دهد تا تأثیر اقدامات مدیریتی را بر کسب‌وکار خود بسنجند. سرمایه‌گذاران نیز برای ارزیابی رشد سرمایه خود در شرکت‌های زیرمجموعه به ارزشگذاری دوره‌ای نیاز دارند تا کسب و کار خود را توسعه داده و جذب سرمایه کنند.

دارایی‌های نامشهود به‌طور مستقیم از خود کسب‌وکار نشأت می‌گیرند و بدون وجود کسب‌وکار، این دارایی‌ها مفهومی ندارند. برای مثال، سرقفلی نمادی از امتیاز و اعتباری است که در نتیجه فعالیت‌های کسب‌وکار ایجاد می‌شود. همچنین، مواردی مانند آدرس ایمیل شرکت، نمادی از اعتمادی است که از سوی مشتریان به دست آمده و به عنوان یک حق و دارایی برای شرکت محسوب می‌شود. بنابراین، تمامی دارایی‌های نامشهود از ارتباط شرکت با مشتریان و بازار و از طریق فعالیت‌های جاری کسب‌وکار شکل می‌گیرند.

  • هرطبقه از دارایی های نامشهود شامل گروهـی از دارایی هـا بـا ماهيـت و كـاربرد مـشابه در عمليات واحد تجاری است. نمونه اين طبقات جداگانه به قرار زير است:
  •  حق اختراع
  •  حق تاليف و حق تكثير
  • سرقفلي محل كسب (حق كسب، پيشه يا تجارت)
  • علامت تجاري و نام تجاری
  •  حق امتياز و فرانشيز
  •  نرم افزار رايانه ای
  •  حق استفاده از خدمات عمومی
  • برند
  • و …

ارزشگذاری دارایی‌های نامشهود به‌طور فزاینده‌ای اهمیت یافته است، چرا که این دارایی‌ها به‌ویژه در دنیای امروز، نقش حیاتی در موفقیت و رقابت‌پذیری شرکت‌ها دارند. ارزشگذاری این دارایی ها به ما کمک می کند تا:

  • تصمیم گیری های استراتژیک بهبود یابد
  • اعتماد سرمایه گذاران افزایش یابد و جذب سرمایه آسان تر شود
  • ارزش برند تجاری افزایش می یابد
  • دارایی های غی ملموس ارزیابی می شوند و مدیریت می شوند.

ارزشگذاری دارایی‌های نامشهود با اهداف متعددی انجام می‌شود و وظیفه ارزشگذار است که هدف اصلی این فرآیند را به‌درستی درک کند و تصمیم بگیرد. برخی از شرایط متداول که شامل ارزشگذاری دارایی‌های نامشهود می‌شوند عبارتند از: گزارشگری مالی، مانند حسابداری ترکیب‌های تجاری و تحلیل کاهش ارزش؛ گزارشگری مالیاتی، به‌ویژه برای تحلیل قیمت‌گذاری انتقالی و برنامه‌ریزی مالیاتی؛ دعاوی حقوقی، مانند دعاوی میان سهامداران یا محاسبات خسارت؛ و سایر رویدادهای قانونی یا حقوقی، نظیر مصادره حکومتی. همچنین، این ارزشگذاری‌ها می‌توانند به عنوان بخشی از خدمات مشاوره، وثیقه‌دهی و حمایت از قراردادهای مالی و معاملات انجام شوند.

سان اوج پویان اسپادانا

تیم مشاوران سان اوج پویان اسپادانا با بیش از ۱۸ سال سابقه به عنوان کارگزار ارزشگذاری دارایی های نامشهود (معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری) و اولین شرکت دارای مجوز در استان اصفهان توانسته خدمات گسترده، متنوع و تخصصی پیش امکانسنجی، امکانسنجی، تحقیقات بازار و ارزش گذاری دارایی های مشهود و نامشهود (دانش فنی، برند، مالکیت فکری  و…) را با نگاه توسعه ای به حوزه های گوناگون اکوسیستم اقتصادی ارائه نماید. تیم متخصص سان اوج پویان اسپادانا با استفاده از تجربیات عمیق و دانش روز، به شرکت‌ها کمک می‌کند تا ارزش واقعی دارایی‌های خود را شناسایی کرده و فرصت‌های بهینه‌سازی و توسعه در بازارهای مختلف را شناسایی کنند. این رویکرد توسعه‌ای و جامع، به مشتریان ما امکان می‌دهد تا با دیدگاهی استراتژیک و بر اساس تحلیل‌های دقیق، تصمیمات بهتری در خصوص سرمایه‌گذاری‌ها و استراتژی‌های تجاری خود اتخاذ کنند.

کارسنجی چیست؟

امکانسنجی و انواع آن

مطالعات بازار

طراحی فرآیند های کسب و کار

آموزش و توسعه منابع انسانی

وارن بافت (Warren Buffet)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فهرست مطالب

پیمایش به بالا